یه دیوارم اما پر از پنجرم
یه خورشیدم اما زمستونی ام
به آزادی از نوع من دل نبند
خودم تو هوای تو زندونی ام
روزهایم را
خیابان های شهر میگیرند
شبهایم را خواب های تو…
“بیولوژی” هم نخوانده باشی
میفهمی چه مرگم شده است….
حالم را ببین
مانند لیوان ترک بسته ای" شده ام که تحمل یک قطره دیگر را ندارد
بس است"
این بار دیگر میشکنم
دلــتـــنـــگــی پـــــیـــچـــیــده نــــیـــســـتـــــ . . . !
یـــــکــــ دل . . . ! یـــــکـــ آســـمــــان
یـــــکــــ بــــغـــض
و آرزو هــــای تــــــرکـــــ خـــــورده
بـــــه هــــمــــیــــن ســادگــــی
گاهی وقت ها انقدر از زندگی خسته میشوم که دلم میخواهد قبل از خواب ساعت را روی "هــــیـــــــچــــــــوقـــــــت" کوک کنم!!!
دلتنگی که شاخ و دم ندارد
وقتی باران یادت همه ی ذهنم را در برمیگیرد
و از ابر ها خبری نیست
یعنی دلتنگم...
هر صبح میخندم به تو...به آدم های خوب قصه هایم،به نقاشی هایم که اگر چه رنگی،اما سیاه و سفیدند! آنقدر میخندم که گریه ام میگیرد.ولی گریه هایم برای تو نیست،برای خودم است،خودی که سال هاست در میان کوچه پس کوچه های دلتنگی گم شده است!!
هوایی رو که تو نفس میکشی....دارم راه میرم....بغل میکنم!
تو با من بمون تا ته این سفر....من این ماهو "ماه عسل" میکنم....!
کداميـــــــن آســـمان را وعده ميــــدهي؟؟؟......
پرنـــــــده که پرواز نمــــي خواســــــت.....
او بـــــــــه دستاني که پرش مـــــــي داد عــاشـــــق بود...
هر وقـت حوصـله نـدارم ايـن همـه صفحـه رو ببنـدم و کامپيوتر رو خامـوش کنـم،کليــد سـه راهـي رو از پاييـن با پـام فــشــار میــدم...و خطـاب بـه کامپيوتـر ميگـم : فکــر کـن بـــــرق رفــت!!!
والا,چــه کاریـه یه ســاعـت طــول میـدیـن ا
به خانه می رفت
با کیف
و با کلاهی که بر هوا بود
چیزی دزدیدی ؟
مادرش پرسید
دعوا کردی باز؟
پدرش گفت
و برادرش کیفش را زیر و رو می کرد
به
دنبال آن چیز
که در دل پنهان کرده بود
تنها مادربزرگش دید
گل سرخی را در دست فشرده کتاب هندسه اش
و خندیده بود
"مرحوم حسین پناهی"
آدمـای دلـتنـگ وقـتـی خـیـلـی بـهـشـون خـوش مـیـگـذره و مـیخندن، یـهـو سـرشـون
رو بـر مـیـگـردونـن اونـوری...
یکـم ثـابـت مـیـشـن..
یـواش یـواش چـشـمـاشـون پـُر اشـک مـیـشـه..
دلم کمی خدامیخواهد....
کمی سکوت...
کمی آخرت...
دلم دل بریدن میخواهد...
کمی اشک...
کمی بُهت...
کمی آغوش آسمانی...
دلم یک کوچه میخواهد بی بن بست!!!
و یک خدا!!!!
تا کمی قدم بزنیم...
فقط همین!
مهم نیست که فردا چی می شه؟
مهم اینه که امروز...
دوستت دارم!!!
مهم نیست فردا کجایی؟
مهم اینه هر جا باشی ...
دوستت دارم!!!
مهم نیست تا ابد با هم باشیم.
مهم اینه تا ابد...
دوستت دارم!!!
مهم نیست قسمت چیه؟
مهم اینه قسمت شد...
دوستت داشته باشم!!!
من و تو
بارها.... زمان را
در کافه ها و خیابان ها فراموش کرده بودیم!
و حالا ... زمان
دارد از ما انتقام می گیرد...
از ديروزها به دنبالت دويدم و به اميد ديدارت به امروز رسيدم ولي افسوس...!
افسوس که تو به فرداها سفر کردي....
شَهرُ رَمَضانَ شَهرُ اللّه عَزَّوَجَلَّ وَ هُوَ شَهرٌ يُضاعِفُ اللّهُ فيهِ الحَسَناتِ وَ يَمحو فيهِ السَّيِّئاتِ وَ هُوَ شَهرُ البَرَكَةِ؛
ماه رمضان، ماه خداست و آن ماهى است كه خداوند در آن حسنات را مىافزايد و گناهان را پاك مىكند و آن ماه بركت است.
یه دعای خوشگل بکن...
عـــشـــق مــثـــل بــارونــه و دلــتــنــگـــی مـثـل خـیـسی
نــمـــیــــشــــه بــــارون بـود و خــیــس نـبـود...
ﺗﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻻﻥ ﺩﻟﺖ ﻭﺍﺳﻪ ﯾﻪ ﺑﯽ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺗﻨﮕﻪ
ﺗﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﻐﻀﺘﻮ ﻗﻮﺭﺕ ﻣﯿﺪﯼ ﮐﻪ ﯾﻪ ﻭﻗﺖ ﮔﺮﯾﻪ ﻧﮑﻨﯽ ...
ﺗﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺁﻫﻨﮕﯽ ﮔﻮﺵ ﻣﯿﺪﯼ ﯾﺎﺩ ﯾﻪ ﻧﻔﺮ ﻣﯿﻔﺘﯽ ...
ﺗﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﺎ ﻣﯿﺎﯼ ﯾﻪ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻨﯽ ﻣﯿﮕﯽ : ﺑﯿﺨﯿﺎﻝ ...
ﺗﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﻭﺍﺱ ﺧﻮﺩﺕ ﺁﻭﺍﺯ ﻣﯿﺨﻮﻧﯽ ....
ﺗﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﺍ ﺗﻮﯼ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻣﺠﺎﺯﯼ ﻏﺮﻕ ﺷﺪﯼ ...
ﺗﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ﺗﻮﯼ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻣﺠﺎﺯﯼ ﻫﻢ ﺧﻮﺩﺗﻮ ﮔﻢ ﮐﺮﺩﯼ
ﺗﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﯽ ﭼﻪ ﺭﯾﺨﺘﯽ ﺧﻮﺩﺗﻮ ﺧﺎﻟﯽ کنی
قبول داری عاشقی بد دردیه؟
اولین روز بارانی را به خاطر داری؟
غافلگیر شدیم چتر نداشتیم خندیدیم دویدیم
وبه شالاپ شلوپ های گل آلود عشق ورزیدیم
دومین روز بارانی چطور؟
پیش بینی اش را کرده بودی چتر آورده بودی و من غافلگیر شدم
سعی می کردی من خیس نشوم
و شانه سمت چپ تو کاملا خیس بود
و سومین روز چطور؟
گفتی سرت درد می کند و حوصله نداری سرما بخوری
چتر را کامل بالای سر خودت گرفتی
و شانه راست من کاملا خیس شد.
وچند روز پیش را چطور؟
به خاطر داری؟
که با یک چتر اضافه آمدی و مجبور بودیم
برای اینکه پین های چتر توی چش و چالمان نرود
دو قدم از هم دورتر راه برویم…
فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم تنها برو...
ـبـیـن وقـتـی مـی بـیـنـی
يـارو داره مـيـسوزه اگـه دلـداريـش نـمـيـدی پـس حـداقـل زحـمـت بـکـش ساکت شـو ايـنـقـدر بـهـش نـگـو'' مـن كـه بـهـت گـفـتـه بـودم !!!
هیچ وقت از روی چهره و ظاهر آدمها قضاوت نکن
چه خوب چه بدش!!
هیچ وقت کسی رو به خاطر جا و مکانش مسخره نکن
هیچ وقت به خاطر لباس و بی پولی و نداری
کسی رو بی شخصیت نبین
هیچ وقت آدمهای مجازی رو واقعی نبین
(مگه اینکه واقعی بشن!!)
هیچ وقت از روی خودخواهی تصمیم نگیر
هیچ وقت به خاطر جلب توجه دست کسی را مگیر
(بذار کمک یا صدقه ای که میکنی
بین خودت و خدای خودت باقی بماند)
بــه ســلامــتی اونــی کـه اشــک چـشاش داشـت میــچکـید رو کــیبـورد
امــا باز بـرای خنــدوندن شماها پسـت طـنز گـذاشــت...
دل نوشته های من حرف های ناگفته ام به اوست...
حرف هایی که هر روز با بغض هایم قورت میدهم...
حرف هایی که هیچوقت وقتی برای شنیدنش نداشت...
حالا که امید بودن تو در کنارم داره میمیره منم وگریه ممتد نصف شبو دوباره دلم میگیره حالا که نیستیو بغض گلومو میگیره چه جوری بشکنمش بیا وببین دقیقه هایی که نیستی اونقده دلگیره که داره از قصه میمیره ذابم این جای خالی زجرم میده این خاطراتو فکرم بی تو داغون وخستس کاش بره از یادم اون صداتو
چیـزی نمیـخـواهَم جـز . . .
یـکــ اتــاقِ تـاریک
یـکـ مـوسیقـے بے کَلآم
یـکـ فنجـآن قهـوه بـه تَلخـی ِ زهـر !
وَ خـوآبـے بـه آرآمـے یـکــ مـَرگ هَمیشـگـے …!
ϰ-†нêmê§ |