بــه ســلامــتی اونــی کـه اشــک چـشاش داشـت میــچکـید رو کــیبـورد
امــا باز بـرای خنــدوندن شماها پسـت طـنز گـذاشــت...

نظرات شما عزیزان:
آرش 
ساعت18:13---19 تير 1392
خواهرای گلم داداشای گلم الهی قربون اون اشکای شبونتون برم، قربونتون برم که ساعت دوازده شب بعد اشک پر چشماتونه و دارید خاطرهاش رو یادتون میارید،قربون اون دل تنگتون و بغض تو گلوتون برم، ترو خدا دیگه بسه ، اگر ارزش اشکاتون رو داشت که ول نمیکرد بره، کاش پیشتون بودم یکی میزدم تو گوشتون میگفتم دیگه گریه بسه ه ه ه ه ه ،ببین مامان باباتو ، زندگی یعنی اینا نه اون که ول کرد رفت ، اینقدر میام خاطره مینویسم که به من بخندی ، بعد تو داری گریه میکنی ،ها ها ها ؟؟؟ ببین تا خودت نخوای نمیتونی فراموشش کنی ، از فردا باید بشی همون آدم قدیم ،شاد و شنگول ، د بخند لامصب ، به قران اشک منو هم دراوردید با این بچه بازیاتون ، والااااا
پاسخ:یه جورایی راست میگی داداش حالا چه اصراریه ؟؟؟؟ یه ذره دیگه ادامه میدادی به فشم میرسیدی خخخخخ
آورین